کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

50 سالگی


هم آغوشی واژه های مست


لب هایی که بوسیدن را از یاد برده اند


و دستانی که عاشقانه نمی نویسند


پنجاه سال دیگر هم که نیایی


به انتظار می مانم

تولد ی دیگر



می خوانمت


و هر بار در من


گلی متولد می شود


که بوی عشق می دهد



یک فنجای چای به یاد تو



برایت


فنجانی چای ریخته ام


چرا نمی آیی؟



فقط مرا زمزمه کن




باد در گوشم پچ پچ غریبانه ای داشت


به وقت رفتنت


این روزها هم می گذرد


فقط کمی مرا زمزمه کن




خاطرات بارانی



کنار پنجره نگاهت نشسته ام


لحظه های رفته را می شمارم


کمی پاییز بیاور


اندکی ابر


این خاطرات کمی باران کم دارد



بوی عشق



حالا که آینه ها سکوت کرده اند


تو حرفی بزن


هنوز در هوا


بوی عشق می پیچد



بوی بابونه



بوی یاس می دهم


بوی مریم و بابونه


می بینی ؟


تنها یاد تو نیست که در من جامانده است