کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

دیوانگی



دلم دیوانگی می خواهد


بنشینم کنارت ،موهایت را شانه کنم


یا سیگاری برایت روشن کنم


پک اول را من بزنم


داغ که شد بگذارمش روی لبهایت


بعد تو دود سیگارت را بفرستی توی صورتم


غرق شوم در دود سیگارت


مست شوم با نفس های تو


دلم دیوانگی می خواهد


تو دستانم را بگیری


روی لبه های پیاده رو راه بروم


مواظبم باشی که نیفتم


اما می دانی؟


من دیوانه تر از آنی هستم که فکر می کنی


حتما می افتم


و تو مجبور می شوی


مرا در آغوش بگیری


دلم دیوانگی می خواهد


برویم دوچرخه سواری


آخر من هنوز دوچرخه سواری بلد نیستم


تو یادم بدهی


من بیفتم پایم زخم بشود


جای زخمم را فوت کنی


وای اگر که ببوسی اش


بعد چسب زخم بزنی


شیرین ترین زخم زندگی ام می شود


دلم دیوانگی می خواهد


لبخند بزنی


لبخند بزنی


لبخند بزنی


فقط لبخند بزن


من دیوانه ی تو می شوم...



نظرات 1 + ارسال نظر
محسن دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت 00:09 http://after23.blgsky.com

گفتم این ششماهه کجا بودی. کلن درگیر بودی.

واقعا درگیرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.