کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

دلتنگی زمان سرش نمی شود



دلتنگی فصل نمی شناسد


بی تو


هر لحظه دلتنگم

عاشقی جرم قشنگی است به انکارش مکوش



جهان تلخ می گذرد


اما تو


 لبخند بزن


و عاشق باش ...


جهان


بر محور نگاه تو می چرخد


کاش چشم هایت کمی


راه و رسم عشق بازی را بلد بودند

گاهی باران



گاهی باران هم


می تواند


تو را به آتش بکشد

عبور از زندگی



چقدر دنیا


بوی تنهایی مرا می دهد


کلاغ ها هم دیگر نبودنت را باور کرده اند


من که از روزگار چیزی نخواستم


فقط موقع عبور از زندگی


لحظه ای کنارم درنگ کن


و شعری برایم بخوان


همین!



گمشده

 


گم شدم


در هیاهوی کوچه ای که


طعم تنهایی می داد

پاییز 3



باران بود


و خش خش برگها


و تو


که نبودی