کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کاش شاعر نبودم




خواب تو را می بینم


نقاش می شوم


صدایت را می شنوم


 مو سیقیدان


نبودنت


شاعرم می کند 



پنجره


پنجره های بسته


حرفی برای گفتن ندارند


چترت را بردار


باران خواهد بارید



پاییز


لبخند بزن


بگذار پاییز


شرم کند


از آمدنش


فرش خیال


تو فقط


تمام عمر نگاهم کن


بگذارچشمهایت


فرش خیالم شود



خیال آمدنت



واژه ها سقوط می کنند


وقتی آسمان


زمین را باور ندارد


این شعرهای تشنه


به انتظار آمدنت می مانند


باران خواهد بارید


وواژه های ویران شده


عاشقانه شعر می شوند


طغیان وازه ها



طغیان واژه ها


در دامن تو


شعر می شود


وقتی گیسوانت


آسمان را با زمین


آشتی می دهد

قفل



گاهی


شبیه این قفل ها می شوم


ساکت و صبور


با بغضی که


خیال باز شدن ندارد



پ.ن: عکس دیوار چین با قفل هایی که زوجهای جوان برای مستحکم شدن ارتباطشون به روی آن نصب می کنند .

سفر به واژه ها



بیا


به واژه ها سفر کنیم


تابستان


فصل خوبی برای عاشق شدن نیست


من پاییز را دوست تر می دارم


عاشق که باشم


پاییز هر روز


در من زاده می شود