کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

کوچه های دلم

اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل .....مولانا

دیروز منجیل

اینم آسمون شمال آدم این هوارو میذاره میاد تهران؟


بوسه


تو تولد هزاران بوسه ای


وقتی جهان


در حسرت یک بوسه می سوزد


مادر



چادر گل گلی مادرم را سر می کنم


بوی مادر می دهد


چه زود زاده شدم



 

رویش باران

 



امروز در قلبم


باران جوانه زد


عشق رویش باران است


درخیسیِ چشمان تو


زمستان



این کوچه های بی پاییز


زمستان را مشق می کنند


چه زود بهار از راه می رسد



خیال آمدنت در هر طریق همره ماست



چقدر امشب دلم هوایت را دارد


هوای آمدنت، بودنت، ماندنت ، نرفتنت


می بینی؟ فعل ها هم بازیشان گرفته سر به سرم می گذارند


من فقط آمدنت را می خواهم ،با نبودنت کاری ندارم


می خواهم باشی کنارمن بنشینی


انارهارا با هم یکی یکی دانه کنیم


 تو حافظ برایم بخوانی و از عشق  بگویی


و من عاشقانه برایت شعر ببافم


انارها این روزها بیشتر از همیشه دلشان را به آمدنت خوش کرده اند


این شب های طولانی چقدر تورا کم دارد


می نشینم پای سفره ی خیالم تنهایی ام را با آسمان قسمت می کنم


ستاره ها لبخند می زنند


و من هنوز شعرهایم را برای تو  می نویسم



یلدای 94



حافظ هم تکراری شده


فال امسال من همون فال پارسال بود


یلدا



یادم باشد امشب


یک دقیقه


بیشتر دوستت دارم



یلدای من



برگرد


یلدا بی تو نمی شود


می شود؟



یک دروغ زیبا



دروغ می گویند


هیچ کس این روزها را دوست ندارد


بعضی روزها و شبها


ویرانت می کند